قیمت گذاری در بازاریابی محصولات
-
admin
-
1403/04/31
-
پیام (0)
قیمت گذاری در بازاریابی محصولات
عواملی را که باید هنگام قیمت گذاری در نظر گرفت
تصمیمات قیمت گذاری یک شرکت تحت تأثیر عوامل داخلی و عوامل خارجی یا محیطی سازمان قرار میگیرد به عوامل داخلی سازمان که بر فرایند قیمت گذاری اثر میگذارند است
هدف های قیمت گذاری بازاریابی
شرکت پیش به از تعیین قیمت باید استراتژی مربوط به محصول را تدوین نماید. اگر شرکت بازار مورد نظر و جایگاه خود را به صورتی دقیق تعیین کرده باشد در آن صورت استراتژی مبتنی بر تعیین آمیزه بازاریابی که قیمت را هم دربر میگیرد نسبتاً روشن و مشخص خواهد بود. برای مثال، اگر جنرال موتورز درصدد برآید که در تولید خودروهای ورزشی با شرکت های اروپایی رقابت کند، این بدان معنی است که باید برای این محصولات قیمتهای بالایی در نظر بگیرد. چندین میهمانسرا و میهمان پذیر زنجیره ای، در سراسر آمریکا مانند متل سیکس اکونولاج و رد روف جایگاه خود را، در این بازار، به گونه ای تعیین کرده اند که اتاق و غذای نسبتاً ارزان در اختیار مسافران و میهمانان قرار می دهند. تعیین چنین موضع یا جایگاهی مستلزم این است که قیمت در سطح پایین تعیین شود. از این رو، استراتژی قیمت گذاری به تصمیماتی بستگی دارد که شرکت برای تعیین جایگاه خود، در بازار، اتخاذ میکند. از سوی دیگر، امکان دارد شرکت در صدد تأمین هدفهای دیگری برآید. هر قدر هدف های شرکت روشن تر ،باشد قیمت راحت تر تعیین می.شود نمونه هایی از هدفهای مشخص و بدون ابهام به شرح زیر است ابقای سازمان به حد اکثر رساندن سود کنونی، پیشرو از نظر سهم بازار و پیشرو از نظر کیفیت محصول شرکتی که با مسائل زیر روبه رو شده باشد هدف اصلی خود را تضمین بقا يا ادامه حیات» تعیین خواهد کرد ظرفیت بیش از حد رقابت شدید یا تغییر خواستهای مصرف کننده شرکت برای این که بتواند یک واحد تولیدی را سرپا نگه دارد باید قیمت را کاهش دهد بدان امید که تقاضا افزایش یابد در چنین حالتی سود در مقایسه با بقا یا ادامه حیات واحد اهمیت کمتری دارد اگر قیمت بتواند هزینه های متغیر و بعضی از هزینه های ثابت را بپوشاند شرکت میتواند ادامه حیات بدهد به هر حال این هدف بقا یا ادامه حیات یک هدف کوتاه مدت است در بلندمدت شرکت باید درصدد یافتن راه هایی باشد که بر ارزش خود بیفزاید چون در غیر این صورت محکوم به فناست
بازار و تقاضا در قیمت گذاری محصول
اگرچه هزینه ها باعث میشوند که قیمت در پایین ترین حد ممکن تعیین شود، ولی بازار و تقاضا موجب میگردند که قیمت در بالاترین حد ممکن تعیین شود مشتری و خریدار صنعتی بین قیمت محصول و مزیت حاصل از داشتن آن تعادل و توازن برقرار میکنند از این ،رو بازاریاب پیش از تعیین قیمت باید به رابطه بین قیمت و تقاضا توجه نماید. در این بخش درباره رابطه بین قیمت و تقاضا و تغییراتی که این رابطه در بازارهای مختلف می نماید و شیوه ای که پنداشت خریدار از قیمت میتواند بر فرایند تصمیم گیری قیمت گذاری اثر بگذارد بحث میکنیم آنگاه برای تعیین رابطه بین قیمت و تقاضا روش هایی را ارائه می نماییم تعیین قیمت در بازارهای مختلف فروشنده از نظر قیمت گذاری، در بازارهای مختلف از آزادی عمل متفاوت برخوردار است اقتصاددانان چهار نوع بازار را بر می شمارند که هر یک از نظر قیمت گذاری مشکل خاص خود را دارد در رقابت محض بازار از تعدادی خریدار و فروشنده تشکیل می شود که محصولاتی مشابه مثل غلات مس یا اوراق بهادار دادوستد میکنند. هیچ خریدار یا فروشنده ای نمی توانـد بـر قیمت بازار اثر بگذارد یک فروشنده نمیتواند قیمت محصولات خود را بیش از قیمت رایج تعیین کند، زیرا خریداران هر مقدار که از محصول بخواهند میتوانند به قیمت جاری خریداری کننداستراتژی بازاریابی شرکتها میتواند بر شرکتهای دیگر اثر بگذارد در مقایسه با حالتی که بازار در دست چند فروشنده انحصاری است در حالتی که تنها چند فروشنده به صورت انحصاری در بازار وجود داشته باشند
استراتژی مبتنی بر آمیزه بازاریابی
قیمت تنها یکی از ابزارهای آمیزه بازاریابی است که شرکت میتواند برای تأمین هدفهای بازاریابی مورد نظر از آن استفاده کند تصمیم گیری مربوط به قیمت باید با موارد زیر هماهنگ باشد طرح محصول توزیع و تصمیم گیری درباره تبلیغ و ترویج و گسترش محصول هدف این است که بتوان بدین وسیله یک برنامه بازاریابی منسجم و اثر بخش به اجرا در آورد تصمیماتی که در مورد سایر متغیرهای آمیزه بازاریابی گرفته میشود احتمالاً بر تصمیمات مربوط به قیمت گذاری اثر بگذارد برای مثال بسیاری از تولیدکنندگان که محصولات خود را به عمده فروش یا خرده فروش میدهند باید به هنگام قیمت گذاری نظرهای آنها را اعمال نمایند اگر شرکت تصمیم بگیرد محصولاتی با کیفیت و عملکرد عالی به بازار عرضه کند باید قیمت را در سطحی بالا تعیین نماید تا هزینه های زیاد عمده فروش یا خرده فروش را بپوشاند. اغلب شرکتها نخست پایگاه محصول خود را براساس قیمت تعیین میکنند و سپس تصمیمات مربوط به تعیین آمیزه های بازاریابی را بر پایۀ قیمت تعیین شده می گذارند. در چنین حالتی برای تعیین جایگاه محصول در بازار و در برابر رقبا و به هنگام تعیین طرح محصول، قیمت نقش مهمی ایفا می کند
قیمت گذاری به نرخ متداول در بازاریابی
شرکتی که قیمت محصولات خود را به نرخ متداول تعیین کند به هزینه ها یا تقاضا توجه زیادی نمی کند و به قیمت محصولات شرکتهای رقیب توجه می نماید امکان دارد شرکت قیمت محصولات خود را همانند بیشتر یا کمتر از قیمت محصولات شرکتهای رقیب تعیین نماید. در بازاری که به صورت انحصاری در دست چند شرکت باشد مثل پولاد، کاغذ یا کودشیمیایی، شرکتها معمولاً قیمت های همانندی برای محصولات خود تعیین می کنند شرکت های کوچک تر از شرکت پیشرو پیروی مینمایند هرگاه شرکت پیشرو قیمت محصولات را تغییر دهد آنها هم قیمت ها را تغییر میدهند و توجهی به میزان تقاضا یا تغییر هزینه ها ندارند امکان دارد برخی از شرکت ها قیمت محصولات خود را اندکی بیشتر یا کمتر تعیین کنند ولی همواره فاصله یا تفاوت قیمتها را حفظ میکنند بنابراین جایگاههای عرضه سوخت معمولاً مواد سوختی را کمتر از شرکت های بزرگ نفتی عرضه میکنند ولی این تفاوت قیمت را همیشه ثابت نگه میدارند قیمت گذاری بر مبنای نرخ متداول بسیار رایج است هنگامی که نتوان به راحتی کشش تقاضا را محاسبه کردشرکتها چنین احساس میکنند که قیمت جاری یا متفاوت برپایه اندیشه معقول و توافق نظر دست اندرکاران صنایع ذی ربط قرار دارد و بازده منصفانه است آنها همچنین کنند که رعایت قیمت جاری یا متداول مانع از بروز جنگ ویرانگر قیمتها خواهد شد
منبع
برگرفته از کتاب اصول بازاریابی
نوشته فیلیپ کاتلر
پیام ها
دیدگاهی در پیرامون این پست ثبت نشده است !